روزشمار زندگی پسر کوچولوی ما

سیزده ماهگی آرشی و تولد

عزیزم چون تولد شما تو ماه صفر بود ، بعد از تموم شدن ماه یه تولد مفصل برات گرفتیم با تم زرافه ، خاله لیلا و مامانی خیلی خیلی زحمت کشید و کلی هم مهمون داشتیم هم فامیل هم دوستامون همه هم زحمت کشیدن و اومدن،خیلی ازشون ممنونیم، البته بجز مامانی و عمه هات که نیومدن، شما اون روز یکم بدخواب شدی و مامانی رو اذیت کردی ولی در کل خیلی خوب بود ، اینم چند تا عکس از تولد بقیه عکسها در ادامه مطلب ...
8 تير 1391

دوازده ماهگی و ماه محرم

امسال ماه محرم دایی داریوش با خانواده اومدن خونه ما ، البته ماه محرم تو مشهد اصلا حال و هوای تهران رو نداره اینجا اصلا دسته از کوچه ها رد نمی شه کسی نذری نمی ده ، همه چیز دور و ور حرم هست که به خاطر شلوغی ما هیچ وقت نرفتیم تازه برای شما لباس سقایی هم گرفته بودیم که تنت کردیم و با بابا امیر و کورش جون رفتیم تا نزدیکای حرم و از دور زیارت کردیم و اومدیم اینم عکساش اینم آرشی و وزهرا جون دختر دایی آرشی آرشی و دایی داریوش و زهرا جون ...
4 تير 1391

دوازده ماهگی و ماه محرم

امسال ماه محرم دایی داریوش با خانواده اومدن خونه ما ، البته ماه محرم تو مشهد اصلا حال و هوای تهران رو نداره اینجا اصلا دسته از کوچه ها رد نمی شه کسی نذری نمی ده ، همه چیز دور و ور حرم هست که به خاطر شلوغی ما هیچ وقت نرفتیم تازه برای شما لباس سقایی هم گرفته بودیم که تنت کردیم و با بابا امیر و کورش جون رفتیم تا نزدیکای حرم و از دور زیارت کردیم و اومدیم اینم عکساش اینم آرشی و وزهرا جون دختر دایی آرشی آرشی و دایی داریوش و زهرا جون ...
4 تير 1391

دوازده ماهگی و ماه محرم

امسال ماه محرم دایی داریوش با خانواده اومدن خونه ما ، البته ماه محرم تو مشهد اصلا حال و هوای تهران رو نداره اینجا اصلا دسته از کوچه ها رد نمی شه کسی نذری نمی ده ، همه چیز دور و ور حرم هست که به خاطر شلوغی ما هیچ وقت نرفتیم تازه برای شما لباس سقایی هم گرفته بودیم که تنت کردیم و با بابا امیر و کورش جون رفتیم تا نزدیکای حرم و از دور زیارت کردیم و اومدیم اینم عکساش اینم آرشی و وزهرا جون دختر دایی آرشی آرشی و دایی داریوش و زهرا جون ...
4 تير 1391

دوازده ماهگی و شب یلدا

عزیزم این اولین شب یلدای شما بود ، الهی دورت بگردم تازه هم راه افتادی عین پنگوئن راه میری، پارسال شب یلدا تو دل مامانی بودی ، مامانی تهران بود و بابایی مشهد ، ولی امسال یه خانواده سه نفره دو هم بودیم ، ایشاالله که همیشه سالم و سلامت باشی مادر جان خاله مژگان و عمو محسن و کیانا جون هم اومدن خونه ما و همه دور هم بودیم ، خیلی خوش گذشت البته شما دو تا فسقلی ها یه دقیقه یه جا بند نمی شدین ...
4 تير 1391

دوازده ماهگی و شب یلدا

عزیزم این اولین شب یلدای شما بود ، الهی دورت بگردم تازه هم راه افتادی عین پنگوئن راه میری، پارسال شب یلدا تو دل مامانی بودی ، مامانی تهران بود و بابایی مشهد ، ولی امسال یه خانواده سه نفره دو هم بودیم ، ایشاالله که همیشه سالم و سلامت باشی مادر جان خاله مژگان و عمو محسن و کیانا جون هم اومدن خونه ما و همه دور هم بودیم ، خیلی خوش گذشت البته شما دو تا فسقلی ها یه دقیقه یه جا بند نمی شدین ...
4 تير 1391

دوازده ماهگی و شب یلدا

عزیزم این اولین شب یلدای شما بود ، الهی دورت بگردم تازه هم راه افتادی عین پنگوئن راه میری، پارسال شب یلدا تو دل مامانی بودی ، مامانی تهران بود و بابایی مشهد ، ولی امسال یه خانواده سه نفره دو هم بودیم ، ایشاالله که همیشه سالم و سلامت باشی مادر جان خاله مژگان و عمو محسن و کیانا جون هم اومدن خونه ما و همه دور هم بودیم ، خیلی خوش گذشت البته شما دو تا فسقلی ها یه دقیقه یه جا بند نمی شدین ...
4 تير 1391